اصول اساسی آهنگسازی
دیرزمانی بود که توانایی و استعداد در یک ژانرِ موسیقی افتخار بود؛ اما این روزها افتخار یعنی توانایی و استعداد در چندین ژانرِ موسیقی؛ از Dance و Rock گرفته تا سبک های دیگری مثلِ Dubstep و Ambient. علی رغم اختلافِ فنی بین ژانرهای مختلفِ موسیقی (که اغلب تفاوتِ زیادی با هم دارند) سوال اصلی این است که: چگونه یک هنرمند، ایدۀ ساختِ آهنگ به ذهنش خطور می کند، آن را به یک ملودی زیبا تبدیل می کند و نهایتاً شعری برایش می نویسد که روی ذهنِ مخاطب تاثیر بگذارد؟
این سوال بیانگرِ فرایندی است که نام های مختلفی بر آن نهاده اند ولی از آنجا که در بعضی از سبک های موسیقی، مرزِ بین Composition و Production مشخص نیست در ادامه از واژۀ Songwriting استفاده میکنیم که در ایران به «نوشتنِ آهنگ»، «آهنگ نویسی»، «ترانه سَرایی»، «ترانه سُرایی»، «ترانه نویسی»، «ترانه پردازی» ترجمه شده است. متأسفانه در کشورِ ما اشتباهاً یا عامداً بعضی از خواننده ها که ترانه و ملودیِ آهنگ را خودشان می سازند خود را آهنگساز می دانند که اشتباه است.
در نوشتۀ حاضر می خواهیم به این موضوع بپردازیم که درکِ ساختارِ موسیقیاییِ ترانه ها (Songs) و ترک ها (Tracks) چگونه به شما به عنوانِ یک آهنگ ساز (Composer) کمک می کند تا با زوالِ خلاقیتتان مبارزه کرده و ذهنتان را به رویِ ایده های نو باز کنید؛ دقیقاً مثل یک ترانه سرا که در نوشتنِ آهنگ ذهنش کاملاً باز و آزاد است.
ساختارمند فکر کنید
اول ببینیم مقصود از ترانه چیست و چطور ساخته می شود. اغلبِ ترانه های محبوبِ وسترن (البته در معنایِ سنتی) متشکل از چند قسمت هستند: بخش یا ورس (Verse)، همخوان یا کُر (Chorus) و پل یا بریح (Bridge) و … . ترتیب هر یک از این قسمت ها توسط حروفِ الفبا نمایش داده می شود (مثلاً A برای ورس و B برای کر). با این حروف، متنِ ترانه مشخص می شود. مثلاً ABAB یا AAAA.
فرمِ AAAA (که به استروفیک (strophic) هم شناخته می شود) یکی از قدیمی ترین ساختارهای ترانه نویسی است که به روزگاران بسیار قدیم باز می گردد؛ زمانی که مردم از مضامینِ عاشقانه، دلیرمردی ها در سرزمین های دور و دغدغه های مربوط به عصرِ خود حکایت می کردند. در واقع، موسیقیِ امروز همین بخش ها را (بیشتر verse) با یک ملودی و شعرِ جدید همراه کرده است. در واقع چیزی که متفاوت از قدیم شده همین ملودی است.
با وجودِ ریشه های قرونِ وسطایی این فرم، تاکنون دوام آورده و عمدتاً در ورژنِ آکوستیک آهنگ ها به کار می رود. البته این فرم به طورِ گسترده ای در ژانرهای مختلفی قابل استفاده است. به همین خاطر در اغلبِ آهنگ های الکترونیک از جمله ترک های Dance از همین اصولِ پایه در توالیِ آکوردها، ریتم و تکرار لیریک استفاده می شود. با این تفاوت که سازها و ترک هایی به آهنگ افزوده می شود تا وسعتِ داینامیکی آن افزایش یابد. نمونه ای از ترانه های AAAA را می توانید در آثاری همچون Viva La Vida از ColdPlay یا All Along Watchwer از Bab Dylan بیابید.
فرمِ محبوبتر ABAB است. در واقع این فرم به شکلِ verse/chorus/verse است که اهمیتِ بیشتری روی chrous قائل است.
قسمت ورس کمتر در مرکز توجه شنونده قرار می گیرد و بیشتر زمینه را برای کورس فراهم می کند؛ کورس قسمتی است که بخش اصلی ملودی، ترانه و هوک آهنگ در آن قرار می گیرد. برای تاکید بیشتر روی قسمت کورس معمولا از بخش های پری کورس و پُست کورس استفاده می شود؛ این قسمت ها مانند پلی بین ورس و کورس عمل می کنند. ما در اینجا در رابطه با ساختار موسیقایی صحبت می کنیم اما محتوای ترانه و موسیقی باید به شکل مناسبی باهم جفت شوند تا تم قطعه یا هدف هنری شما به خوبی به شنونده منتقل شود. این فرم کاملا برای موسیقی پاپ مناسب است؛ چرا که موسیقی پاپ خیلی سریع باید بتواند مخاطبش را جذب کند و در این فرم، قسمت اصلی، یعنی کورس، به واسطه ی ورس هایی که قبل و بعد از آن ایجاد می شود به خوبی مورد توجه قرار می گیرد.
این دو فرمی که تا به اینجای مطلب به شما معرفی کرده ایم جزو محبوب ترین فرم ها در آهنگسازی هستند و ساختار آن ها قابلیت استفاده در هر ژانری را دارد. دیگر فرم ها عبارتند از:
– AABA: که همچنین به عنوان فرمت محبوب آمریکایی هم شناخته می شود و در دوران پیش از پاپ بسیار رایج بوده است. این ساختار بیشتر بر پایه ی ورس ها شکل می گیرد و قسمت B شبیه به کورس نیست، بلکه نوعی قسمت بریج (پل) است که آهنگ را به یک آکورد مینور هدایت می کند.
– AAB: کانسپت 12bar blues (فرمتی در موسیقی بلوز که تنها 12 میزان در تمام قطعه تکرار می شود) در اینجا کارایی دارد. این فرمت AAB به قسمت های مختلف آهنگ اشاره ندارد، بلکه حرکت آکوردها حول قسمتی که شبیه به ورس درک می شود را نشان می دهد؛ در این قسمت یک نوع ملودی و ریتم را می شنویم و به مانند صفحه ی سفیدی برای بداهه نوازی ساز سولو است.
– ABCD: یک سری ایده های موزیکال و آکوردهای در حال تغییر با یک هوک یا موتیف مرکزی در تمام طول قطعه. این فرمت محبوبیت کمتری در بین آهنگسازان دارد و بیشتر در موسیقی های آوانگارد و پراگرسیو مورد استفاده قرار می گیرد.
در دنیای آهنگسازی حرفه ای، مخصوصا آهنگسازهای موسیقی پاپ، فرمت ABAB پرکاربردترین فرمت است. در دنیای حرفه ای آهنگسازی خیلی رایج است که یک تیم چند نفره ی آهنگسازی در مکان هایی دور از هم به ساخت یک قطعه مشغول شوند. این فرمت ها اسکلت آهنگ را شکل می دهند و آهنگسازان را در مسیر مشخصی قرار می دهد. دیگر اجزای موسیقایی مانند آکوردها، کسر میزان و ملودی اصلی برای هر قطعه متفاوت هستند و معمولا بر اساس ترندهای هر ژانر به آهنگساز دیکته می شوند.
ملودی ساز
موتیف اصلی یا هوک معمولا به عنوان یک ملودی اصلی ظاهر می شود و معمولا این ملودی اولین چیزی است که در پروسه ی آهنگسازی ساخته می شود. به هر حال این موتیف همان قسمتی است که بیشترین تاثیر را روی شنونده دارد (اگر شنونده بتواند این ملودی را با سوت زدن بخواند که چه بهتر!). بیشتر آهنگسازهایی که ساز به دست می گیرند، احتمالا با یک دوره آکورد کارشان را شروع می کنند و ملودی های مختلفی را روی آن دوره آکورد پیاده می کنند تا جایی که بتوانند ترکیب خوبی بین ملودی، آکورد و صداها ایجاد کنند. دیگر آهنگسازها فقط روی ساخت ملودی اصلی تمرکز می کنند.
یکی از مهمترین و مفیدترین نمودارهایی که هر آهنگسازی باید آن را بلد باشد. دایره ی پنجم ها رابطه ی بین 12 تُن گام کروماتیک را در کنار گام های مینور و ماژور هر کدام به شما نشان می دهد.
به طور رایج در موسیقی پاپ، ملودی اصلی همان ملودی وکالی است که در میکس، برجسته و روی آن تاکید می شود. به لحاظ تکنیکال چیزی که به صورت موسیقایی اتفاق می افتد (یا باید اتفاق بیفتد) این است که فواصلی که گام آهنگ را تشکیل می دهند به شکل جذابی حرکت می کنند. تنها یک مسیر مشخص برای جابجایی بین فواصل موسیقایی وجود ندارد، پس شما آزاد هستید با تغییر دادن نت ها، تاکید ها و سرعت ملودی، به میلیون ها روش در بین این فواصل حرکت کنید.
یک ملودی اصلی خوب باید تحرک خوبی داشته باشد و در عین حال شکل ثابت و قابل تشخیصی هم داشته باشد و بیش از حد تغییر نکند.
نکته ی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که این هوک یا موتیف اصلی باید به حد کافی تاثیرگذار باشد، به شکلی که به خوبی بتواند در ذهن شنونده جا بیفتد و شنونده باز هم بخواهد آن را بشنود، پس تکرار این ملودی مهم است. بیشتر آهنگ های پاپ حداقل سه بار ملودی اصلی را در قسمت کورس تکرار می کنند؛ برخی دیگر از آهنگ های پاپ شیوه ی فست فودی تر به خود می گیرند و چندین هوک مختلف را در آهنگ معرفی می کنند که تمام آن ها نقش ملودی اصلی را دارند و متمایز از یکدیگر هستند.
ملودی های اصلی لزوما نباید ملودی وکال باشند؛ این ملودی ها می توانند به وسیله ی یک ساز اجرا شوند (البته بهتر است این ملودی برجسته ترین صدا در میکس باشد، پس اگر قرار است ملودی اصلی به وسیله ی ساز اجرا شود اجازه ندهید صدای ساز سولو با ملودی وکال تداخل پیدا کند).
ساختن یک ملودی: مرحله به مرحله
۱- ساده ترین راه برای ساختن یک ملودی اصلی این است که به نت های موجود در آکوردهایتان فکر کنید. آکوردهای مینور و ماژور ساده از سه نت تشکیل می شوند. اگر آکوردهایتان را ضبط کنید و سپس نت های تشکیل دهنده ی هر آکورد را به صورت بالا رونده یا پایین رونده در یک ترک مجزای میدی (MIDI track در نرم افزار آهنگسازی) بچینید، یک ملودی خیلی ساده و تکرار شونده خواهید داشت.
۲- اگر در MIDI editor به این نت ها نگاه کنید، می توانید ببینید که چرا قرارگیری ملودیک بعضی از نت ها روی گوش شما تاثیر گذار است. شروع به حذف کردن نت ها از MIDI track کنید و نت های دیگری را به ترک اضافه نمایید که حالت بالا رونده یا پایین رونده ایجاد کنند. با نگاه کردن به نت ها در MIDI track می توانید ایده های جذاب تری بگیرید و به صورت بصری ببینید شکل های ملودیک چگونه ساخته می شوند.
۳- برای این که بتوانید ملودی اصلی را جذاب کنید، باید آن را در یک بخش مرکزی از آهنگ قرار دهید، که این قسمت معمولا بخش کورس است. قاعده ی کلی این است که ملودی این بخش نسبت به بخش های قبلی باید نت های بالاتری را اجرا کند؛ این جهش داینامیک به شنونده القا می کند که این ملودی اهمیت دارد.
۴- این که از نت های بالای ملودی به تدریج به نت های پایین تر برسید صدای طبیعی تری خواهد داشت تا این که بخواهید به یکباره اکتاو ملودی را تغییر بدهید. وقتی شکل کلی ملودی اصلی در ذهنتان ایجاد شد، خوب است آن را با یک ساز اجرا کنید و یا این که آن را بخوانید. این کار به شما کمک می کند شکل ملودی و انتقال نت ها را اصلاح کنید تا ملودی شما حس طبیعی تری داشته باشد.
کشش احساسی آهنگ
برای جمع بندی دوباره اشاره می کنیم که مهمترین اولویت ها برای هر آهنگسازی باید فرم و ساختار باشد و به هوک ملودیک اصلی، به خوبی فکر شود. سومین المان مهم در ساخت یک قطعه ی موسیقی، کیفیت داینامیک است؛ این که چگونه شنونده را به لحاظ روانی وارد آهنگ کنیم.
یکی از راه های مطمئن برای ایجاد یک سفر احساسی در آهنگ این است که تنظیم قطعه را با سازهای کم شروع کنید. در اینجا شما می توانید گام قطعه، ساختار و حس آهنگ را پیش از ورود دیگر المان ها (معمولا یک ترک ریتمیک، بسته به ژانری که در آن کار می کنید) را مشخص کنید. سپس به تدریج سازهای دیگر را اضافه می کنید تا آهنگ شما به اوج برسد. این تکامل تدریجی باعث درگیر شدن شنونده شده و موجب می شود کورس آهنگ شما جذاب تر شود.
درک قدرت کشش احساسی، بُعد مهمی در آهنگسازی است؛ ایجاد تدریجی یک ساختار، هم به لحاظ موسیقایی و هم به لحاظ شنیداری، برای به حداکثر رساندن تاثیر هوک اصلی چیزیست که در تمام آهنگ های موفق اتفاق می افتد و اگر شما هم می خواهید که موزیکتان به لحاظ احساسی با شنونده ارتباط برقرار کند، باید نوعی مسیر صوتی را برای مخاطب ایجاد کنید. موسیقی و محتوای ترانه ی اثر شما باید با هم هماهنگ باشند و یکدیگر را کامل کنند تا داستان یا تم آهنگ شما به شنونده منتقل شود؛ همچنین باید از این قضیه مطمئن شوید که مخاطب زمان و فضای کافی برای نفس کشیدن داشته باشد.
سعی نکنید ایده های اولیه را زیادی پیچیده کنید. معمولا بهتر است خودتان را به یک تنظیم ساده محدود کنید تا زمانی که بتوانید احساس آهنگ را به درستی شکل بدهید.
پس سه المان تکنیکال در آهنگسازی وجود دارد که حتما باید به آن ها توجه داشته باشید.
به گفته ی پاول استاتهام که یکی از کهنه کارترین آهنگسازهای کمپانی موسیقی برادران وارنر است: “بهترین چیزی که شما در اختیار دارید گوش هایتان است – به آهنگ ها گوش کنید و سعی کنید بفهمید چه چیزی در آن ها روی شما اثر می گذارد. چه چیزی در آهنگ ها احساس شما را بر می انگیزد؟ داینامیک؟ متن ترانه؟ آکوردهای عجیب؟ چیزهایی که در یک قطعه ی موسیقی دوست دارید را بشکافید، حتی وقتی که در اتوبوس نشسته اید. سعی کنید بفهمید در موزیک های مورد علاقه تان چه اتفاقاتی می افتد. وقتی بتوانید چنین چیزهایی را متوجه شوید، می توانید این المان ها را روی کارهای خودتان پیاده کنید.”
آماده کردن یک پریست آهنگسازی شخصی: مرحله به مرحله
۱- اگر قرار است تمرکز شما صرف نوشتن آهنگ شود، نیاز دارید به این که از ایجاد انتخاب ها و آپشن های زیاد جلوگیری کنید. بهترین راه برای این کار، ساختن یک الگو یا پریست شخصی در نرم افزار آهنگسازی است. نرم افزار Logic Pro X قابلیت ویژه ای را برای این کار ارائه داده است.
۲- یک پروژه ی جدید باز کنید و شروع به اضافه کردن ترک های audio کنید. شما فقط به اصلی ترین سازهایی که قرار است استفاده کنید نیاز خواهید داشت، که در این مثال ما می خواهیم با دو ترک گیتار، یک ترک بیس، یک ترک وکال و یک ترک پیانوی MIDI آهنگسازی یک ایده ی ساده را انجام دهیم. همچنین از پلاگین درام نرم افزار هم استفاده خواهیم کرد تا خیلی ساده و سریع بتوانیم ریتم بسازیم.
۳- مطمئن شوید که روی این ترک ها از افکت هایی استفاده کنید که همیشه از آن ها استفاده می کنید. مثلا استفاده از ریورب روی وکال یا کامپرشن روی سازها ضروری است.
۴- با استفاده از این الگو شروع به ساخت یک آهنگ ساده کنید. حتما هر قسمت آهنگ را به قسمت arrangement view در نرم افزار Logic اضافه کنید (Track>Global Tracks>Show Arrangement View) و یک دموی ساده بسازید. در دموهای آینده می توانید این تنظیم را تغییر دهید و حتما لازم نیست همیشه از این الگو پیروی کنید.
۵- وقتی سازهای اصلی و صداهای مورد نیازتان را ایجاد کردید، می توانید صداهایی که ضبط کرده اید را حذف کنید و پروژه را به عنوان یک الگو ( template ) ذخیره کنید. در نرم افزار Logic به قسمت File>Save as Template بروید و پروژه را ذخیره کنید.
۶- این الگو تنها نقطه ی شروع کار شماست و با پیش رفتن در ساخت پروژه، می توانید المان های بیشتری را به آن اضافه کنید و تنظیم کار را بهبود دهید. پیشنهاد می شود پروسه ی میکس را در پروژه ای مجزا از پروژه ی تنظیم انجام دهید. به هر حال با این شیوه ای که توضیح دادیم شما می توانید به سرعت، ملودی اولیه و ایده های ساختاری را با استفاده از سازبندی محدود این الگو کامل کنید.
کار کردن به عنوان یک آهنگساز
اگر به جای رسیدید که توانستید این قواعد را به شکل موثری به کار ببرید، چگونه می توانید آهنگ هایی که ساخته اید را به دست ناشرها و آرتیست ها برسانید؟ Jez Ashurst که یکی از آهنگسازهای موفق است در این رابطه می گوید: “به نظرم اگر می خواهید به عنوان یک آهنگساز یا تنظیم کننده مشغول به کار شوید، باید سعی کنید آرتیست هایی را پیدا کنید که در شروع کارشان هستند و شما می توانید به پیشرفت آن ها کمک کنید. همراه شدن با آرتیست ها در این مرحله می تواند راه خوبی برای ورود به صنعت موسیقی باشد. شما باید کارتان را با کسی شروع کنید که تازه می خواهد موزیک هایش را منتشر کند؛ باید بتوانید او را به جایی که می خواهد برسانید و آهنگ های زیادی برای او بسازید.”